ایلیاایلیا، تا این لحظه: 12 سال و 19 روز سن داره

بز بز قندی مامان مریمــ و بابا رهامـــ

تولد ایلیا

بالاخره امروز صبح ایلیا دنیا اومد و همه ما رو خوشحال کرد. حال مامان مریم هم خوبه فقط مامان و پسری گشنشونه چون دکتر گفته تا ٢٤ ساعت چیزی نخوره مامان مریم. ایشالا که این مدت هم تموم میشه مثل همه چیز که به خوبی و خوشی تو این مدت تموم شد. خدایا خیلی ممنونم که لطف بیکرانتو نصیب ما کردی.
21 فروردين 1391

◕‿◕ ١٣ به دری متفاوت ◕‿◕

سلام پسر طلا. خوبی نازنینم؟ امسال یه ١٣ به در عالی داشتیم. من و تو امروز کلی کار انجام دادیم. صبحی بیدار شدیم الویه درست کردیم وسایلمونو بر داشتیم با مترو رفتیم سرکار بابا رهام. تازه کلی هم پشه کشتیم با بابایی. امسال ١٣ به در ٣ تایی با هم بودیم شما هم دلبری میکردی. مامانی شمارش معکوس شروع شد واسه دیدن روی ماهت. دیگه فقط ١٠ روز مونده که به سلامتی ببینمت. این روزا همش حواسم به تکونات هست. گاهی شیطونی میکنی و تکون نمیخوری منو کلی نگران میکنی. فدای قند عسل بشم من. ...
13 فروردين 1391

◕‿◕ عید پسر گلم مبارک! ◕‿◕

سلام پسر نازم. خوبی خوشگل مامان؟؟ عید شما مبارک عزیز دلم. مامانی فقط ٢٢ روز مونده روی ماهتو ببینما. خیلی سنگین شدم و تکون خوردن سختمه. دلم میخواد بخوابم یا ١ جا بشینم. تهوع هم که دست از سرم بر نمیداره. یه شب اینقدر حالم بد شد که بالا اوردم. بابایی از خواب پرید فکر کرد داری دنیا میای. دیروزم رفتیم عید دیدنی زن دایی من گفت تو دیگه میزایی وسایلتو جمع کن. حالا بابایی مهربون سر کاره برگرده کمکم کنه ساکتو در بیاریم جمع کنیم. مامانی من سر موقع منتظرت هستماااااا . دیروز سال تحویل خیلی خوشحال بودم.  چون در کنار بابایی تورو هم تو دلم داشتم. خیلی دعا کردم برای همه. کلی هم عکس گرفتیم و خاله مرجان دوربینشو داد به ما که این روزای ا...
2 فروردين 1391
1